خانه / معرفی کتاب / ریچارد سوم اجرا نمی‌شود

ریچارد سوم اجرا نمی‌شود

ریچارد سوم اجرا نمی‌شود
ریچارد سوم اجرا نمی‌شود

نام کتاب: ریچارد سوم اجرا نمی‌شود یا صحنه‌هایی از زندگی مایرهولد

نویسنده: ماتئی ویسنی‌یک
مترجم: اصغر نوری
انتشارات: نشر نی

” ولی من دارم بهت می‌گم الآن وقت خوبی برای اجرای ریچارد سوم (۱) نیست. تو خطرناک شدی، ولودآ. تو کشور ما هر کی بتونه جمعیت رو به وجد بیآره یا بخندونه، خطرناک می‌شه. بهت گفتم اتللو رو بردار… غم‌انگیزه، قشنگه… از عشق می‌گه… “

ماتئی ویسنی‌یک در نمایش‌نامه‌ی ریچارد سوم اجرا نمی‌شود غم‌انگیزترین بخش ِ زندگی یکی از بزرگ‌ترین کارگردانان تئاتر، وزوولود مایرهولد، را برای‌مان تصویر می‌کند. مردی جسور که در دوران خفقان‌آور شوروی کمونیست (این خفقان، ترس و واهمه در کلمه به کلمه‌ی نمایش‌نامه حس می‌شود) تئاتر را تدریس می‌کرد و بهترین نمایش‌نامه‌ها را روی صحنه می‌برد و خودش را هم یک کمونیست می‌دانست؛ ولی به دست همان کمونیست‌ها، بعد از تحمل زندان و شکنجه، از بین رفت. متاسفانه، سرگذشت مایرهولد دوباره این جمله‌ی معروف و ماندگار را به یادمان می‌آورد: “انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد. “

این نمایش‌نامه را فردی نوشته، که خود تحت حاکمیت ظالمانه‌ی چائوشسکو، سال‌ها زیر نگاه سرد و بی‌رحم کمونیست به نوشتن نمایش‌نامه و کارگردانی تئاتر پرداخته و نوعی درد مشترک با وزوولود مایرهولد داشته‌است.

وزوولود مایرهولد شدیدا نگران نظر اعضای کمیسیون در مورد تئاترش است. او آن‌قدر درگیر تغییر شخصیت ریچارد سوم شده، که تمام خیال‌بافی های ذهنی‌اش را مجسم، در روبه‌روی خودش می‌بیند و با آن‌ها حرف می‌زند و زندگی می‌کند. همسرش باردار است و اضطراب بارداری و فنا شدن زندگی‌شان برای این تئاتر، روی سرشان سایه‌ی شومی انداخته. مردم چنان درگیر کمونیسم شده‌اند، که حتی مادر و پدر مایرهولد هم نمی‌تواند تضاد فکری کوچکی با فرزندشان را تحمل کنند و آن را اهانت به طبقه کارگر می‌پندارند. همه نگران جان‌شان هستند و اگر پایش بیفتد، بازیگران و عوامل صحنه، تک‌تک‌شان به کارگردان کار پشت کرده و از او و افکارش اعلام برائت می‌کنند.

ترس مایرهولد ار بر ملا شدن رازش که قصد دارد به‌نحوی کمونیست را به تمسخر بگیرد، باعث می‌شود توهماتش را باور کند و مدام ریچارد سوم را در قالب غذا یا فرزند تازه متولد شده‌اش و در هر جا، از خانه‌اش گرفته تا زندان، ببیند و با او سخن بگوید.

طنز تلخ و گزنده‌ای که ویسنی‌یک در مورد حقوق افراد در سیستم کمونیست، حروف اختصاری سازمان‌های مسخره‌ی کمونیستی، تکرار بی‌امان کلمه‌ی رفیق و اسب زندان‌بان به‌کار برده، قلب را به درد می‌آورد.

و در نهایت پرده‌ی آخر، بی‌نظیر نگاشته شده. یک صحنه‌ی خلاقانه که استعاره‌ایست از جاری بودن اندیشه‌ی باز و درست افراد موثر، حتی در عدم و نیستی‌شان.

پی‌نوشت:

۱) ریچارد سوم نمایش‌نامه‌ای تاریخی اثر ویلیام شکسپیر است و روایت کننده‌ی داستان تراژیک به قدرت رسیدن پادشاه ریچارد سوم تا سقوط اوست. شکسپیر ریچارد سوم را مردی بدقیافه، گوژپشت، حیله‌گر و خشن نشان داده. او با خود عهد کرده تا به هر قیمتی شده صاحب تاج و تخت شود. نمایش‌نامه ریچارد سوم، پرشخصیت‌ترین نمایش‌نامه‌ی ویلیام شکسپیر است و ماجراهای این نمایش‌نامه در اواخر سده شانزدهم میلادی روایت می‌شود. در نمایش‌نامه‌ی ریچارد سوم، او برای رسیدن به سلطنت، برادرزاده‌های خود که در آن زمان تنها دوازده و نه سال سن داشتند و ملقب به شاهزاده‌های برج بودند، به قتل می‌رساند.

این را نیز ببینید

بی‌خود و بی‌جهت

بی‌خود و بی‌جهت

نام کتاب: بی‌خود و بی‌جهت (۱) نویسنده: وودی آلن مترجم: پویا بهاری خرم انتشارات: نشر شورآفرین …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *