نقطه کور (۱۳۹۴)
کارگردان و تهیهکننده: مهدی گلستانه
نویسنده: احسان بیگلریپور
بازنویسی فیلمنامه: امیر بوالی
ژانر: اجتماعی / درام
محصول: ایران
مدت: ۹۰ دقیقه
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”
فیلم نقطه کور، درامی سیاه است از اجتماع بیمار این روزهای کشورمان و به نظر شخص بنده، پرداختن به این توع درامها، پر بیراه نیست. مشکلات اقتصادی، دیر زمانیست که بر سر مردم عزیزمان سایهای سهمگین انداخته و زندگیها را، چه دارا، چه میانه و چه ندار، دستخوش تغییراتی عمده کرده است. هر کسی در سطح خود و به نحوی با این مشکلات دست و پنچه نرم میکند.
خسرو (محمدرضا فروتن) جوشکار زیر آب است. هر بار که به غواصی میرود، فشار زیادی را تحمل میکند و اوضاع روحی مناسبی ندارد. دارو مصرف میکند و در حین کار، دچار اشتباهات زیادی میشود. همین مسئله باعث شده که از او گواهی سلامت بخواهند. اگر مدیران او بفهمند که خسرو حال مساعدی ندارد، به طور قطع او به تهران منتقل میشود و بسیاری از مزایایش قطع و حقوقش کاهش مییابد.
خسرو بعد از بیست روز به خانه باز میگردد تا در شب تولد دخترش شیما، کنار او و خانوادهاش باشد. ناهید(هانیه توسلی) همسر خسرو به نظر زنی پنهانکار میآید و تمام مدت قبل از رسیدن خسرو به بچههایش میسپارد که فلان حرف را جلوی پدر نزنند یا فلان ماجرا را برای پدرشان بازگو نکنند.
خسرو قبل از رسیدن مهمانها به خانه میرسد و از زبان پسر کوچکشان، شایان، از ماجرایی مطلع میشود که زندگی او و ناهید را در ورطهی نابودی مطلق، قرار میدهد.
جدا از مشکلات اقتصادی، چشم و همچشمیها، شک داشتنها، بیاعتمادیها و… میةواند هر زندگیای را خراب کند. مسائلی جدی که در فیلم نقطه کور شاهد آنها هستیم.
شک داشتن و شک کردن، زمانیکه شامل همه چیز و همه کس میشود، یکی از بیماریهای روحی و روانی بهشمار میآید. یکی از جدیترین ِ آنها. در طول فیلم متوجه میشویم که خسرو شکاک است و زمانیکه شک میکند، نه بزرگتر میفهمد و نه کوچکتر، فقط و فقط فکر ذکرش میشود اثبات حقانیت حرف و توهمات ذهنیاش.
بیشتر فیلم به بیان درگیری و عدم اطمینان اعضای خانوادهها با یکدیگر میگذرد. از عدم اطمینان همسر و شوهر به هم گرفته تا فرزند و مادر و خواهر و برادر یا حتی خواهر به خواهر.
فیلمنامه با انسجام نسبی ِ خوب و البته به سبک فیلمنامههای اصغر فرهادی پیش میرود، یک درام اجتماعی پر تعلیق. در فیلم نشانه میبینیم و این نشانهها طوری با ظرافت کار شدهاند که شک، به بیننده هم هجوم میآورد و مدام او را درگیر قضاوت کردن در مورد کاراکترها میکند.
نگاههای گاه و بیگاه و خالی از عاطفهی شایان کوچک به خانوادهاش و پاره بودن ریسه تولد شیما، بیننده را به شک میاندازد که آیا شایان حالش خوب است یا دروغگویی میکند؟ از طرفی تاکید شایان بر آنچه که دیده و پنهانکاریهای ناهید باعث میشود مخاطب همانقدر که به شایان شک دارد، به ناهید هم شک کند و همین است که داستان فیلم نقطه کور در مسیر درست پیش میبرد.
حرف از مشکلات مردم و اجتماع در فیلمهای ایرانی زیاد است و این فیلم نیز بهعنوان یکی از همان درامهای اجتماعی از این قاعده مستثنی نیست؛ ولی انتظار کلی از این دست فیلمها که هر ساله هم تولید میشوند این است که روی دیالوگها بیشتر کار کنند. در این نوع سینما، به جلوههای ویژه یا گریمهای عجیب و غریب خیلی نیاز نیست، پس همهی تمرکز روی پرسوناژها و اعمال و گفتارشان میرود و از آنجایی که “از دوست یک اشاره و ز ما به سر دویدن”، پس بهتر است اینقدر بینندهی بنده خدا بیهوش فرض نشود و چند باره و چند باره روی مسائل تاکید نشود. مانند دیالوگی که ابتدای فیلم بین خسرو و همکارش مبنی بر بیمار بودن خسرو رد و بدل میشود.
نشانهها در فیلم خوب عمل می کنند جز جاییکه بیهیچ زمینهی قبلی، ناهید یکمرتبه میگوید که قرصهای خسرو را میخورد! درست است که خسرو بیمار است؛ ولی احمق که نیست! او حساب و کتاب همه چیز را دارد، بعد چطور حساب و کتاب قرصهایش را ندارد؟!
بازی آقای فروتن و خانم توسلی گرچه بسیار خوب و طبیعیست؛ اما نقشآفرینی این دو عزیز در فیلم شیفت شب، برای محمدرضا فروتن، و مردن به وقت شهریور، برای هانیه توسلی را یادآوری میکند. شخصیت نادر هم با بازی محسن کیایی، طبق روال معمول، متاسفانه تکرار تمامی نقشهای گذشتهی ایشان است، آن هم بدون کوچکترین تغییری. باید دید آقای کیایی گرامی در آینده نقش متفاوتی را قبول میکند و آیا کارگردانی میتواند بازی ِ دیگری از ایشان بگیرد یا همچنان شاهد گیر افتادن او در لوپ ِ بیپایان خواهیم بود.
خسرو برای رساندن دوقلوها به دست پدر یا مادرشان، راهی یک سفر درون شهری میشود. سفری که شاید به او کمک کند بیشتر از اینها قدر زن و بچه و زندگیاش و حتی خودش را بداند.
مشکلات اعصاب و روحی و روانی مردم کشورمان، در سالهای اخیر و در کمال تاسف رو به افزایش است. مشکلاتی که نه فقط شخص را درگیر میکند، بلکه بیش از خود او، اطرافیانش و از جمله فرزندان را دچار بحران میکند.
کودکان، آسیبپذیرترین قشر جامعه هستند و جدا از زمینههای ارثی، ناآرامی و تنش در محیط خانواده، میتواند بر روی سلامت این عزیزان، تاثیراتی جدی و غیرقابل جبران بگذارد. تاثیراتی منفی و جدی روی کبیر و صغیر که با عذرخواهی و ببخشید و اشتباه کردم و… درمان نمیشوند و نخواهند شد.
آخرای فیلم یه دیالوگ خیلی خوب داشت بنظرم:
ناهید:میدونی چرا زندگیمون اینقدر کج و کوله است؟
چون همیشه به جای عذرخواهی داد و بیداد میکنی.
فیلم بسیار خوبی بود اگه نکات زیر رو در نظر بگیرید
1. مردی که وارد خونه شده بود خالکوبی داشت.
2. دوست پسر خواهر ناهید خالکوبی داشت و شماره خونه ناهید رو تو گوشی اش ذخیره کرده بود و پس از اینکه خواهر ناهید به اون زنگ میزنه میگه جانم عزیزم. در حالیکه یه دقیقه قبل گوشی خواهر ناهید رو رد داده بود.
فیلم رو خیانت زن و شوهر به هم هستش که تو روابط متعدد زوجهای فیلم قابل مشاهده است. پدر دوقلوها. مادر دوقلوها. برادر محمدرضا فروتن که میگه ما خیلی به همدیگه دروغ میگیم و حتی زنش بعد از اینکه میفهمه شوهر از کار اخراج شده زیاد ناراحت نمیشه و رابطه شون مثل قبلا ادامه پیدا میکنه و رابطه خواهر فروتن که …. .
تو این شرایط فروتن نقش یک مرد سنتی قدیمی رو بازی میکنه که رو همه چی سختگیره و به همه چی شک داره اما تو شرایط و دنیای فعلی یه آدم منزوی و گوشه گیر و یه نقطه کور تو جامعه است که دیگه دوره اش تموم شده و کسی بهش اهمیتی نمیده و حتی بیننده هم تا اخر فیلم اون رو مقصر میدونه.
بقیه موارد فیلم هم حاشیه هایی هست که تو دنیای واقعی هم همیشه هست و شما هیچ موقع نمیتونید با قاطعیت و بطور صد در صد در مورد یک چیز نظر بدید و همیشه راههای در رویی برای یه نظریه هست.
عالی بود
فیلم خیلیی عالی بود.به نظرم این نقد های تند همش بخاطر توقع بیخودیه که دارن.و انتظار دارن فیلم پر از نو اوری باشه.ایراداتی داشت ولی من به شخصه لذت بردم خیلی
دقیقاا عالی بود
بسیار عالی بود امیدوارم بازیگران خوبمون موفق باشند