خانه / نقد فیلم / نرگس (۱۳۷۰)

نرگس (۱۳۷۰)

نرگس (۱۳۷۰) (۱)

تهیه‌کننده و کارگردان: رخشان بنی‌اعتماد
نویسنده: فریدون جیرانی / رخشان بنی‌اعتماد
 
ژانر: درام / اجتماعی
محصول: ایران 
مدت: ۹۵ دقیقه

“توجه فرمایید،‌ با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”

 یک یادداشت 

نرگس از آن فیلم‌هایی‌ست که هنوز بعد از سال‌ها تماشایش می‌چسبد. فیلم یک قصه‌ی سر راست دارد که درست تعریف شده؛ قصه‌ای که مستقیم و بدون مقدمه‌چینی‌های وقت‌گیر و اضافی، پرداخته به فراموش شدگان جامعه؛ نوزادانی که در خانواده‌هایی بدبخت متولد می‌شوند، با بدبختی و نداری قد می‌کشند، جامعه به آن‌ها به چشم حقارت نگاه می‌کند و مجال هر فرصتی، ولو کوچک را از آنان می‌رباید و هر بار با لگدی محکم‌تر به درون منجلاب پرت‌شان می‌کند تا نتوانند سر ِ پا بایستند، و مومن‌تر شوند بر موضعِ ضدی که با جامعه و افرادش گرفته‌اند.

نرگس
نرگس

نرگس داستان آدم‌‌های از این‌جا رانده و از آن‌جا مانده است که خیلی خوب تعریف شده و می‌تواند دیدگاه بیننده را در قبال آن‌چه که او ضد ارزش می‌داند و افرادی که آنان را خشونت‌طلب و بزه‌کار می‌خواند تغییر دهد، و به همگان یادآوری کند که تک‌تک ِ ما، در به‌وجود آمدن این وضعیت و رشد ِ کودکانی بی‌گناه به‌صورت طردشدگان جامعه، مقصر هستیم.

نرگس داستان زندگی‌های تباه شده‌ی قهرمانانش است، زندگی‌هایی که هرگز درست و معتدل نمی‌شوند و روزهای خوش و آرام، در آن‌ها پدیدار نخواهد شد. زندگی‌هایی که با فلاکت آغاز شده‌‌اند و به تباهی ختم می‌شوند؛ حکایت آن زندگی‌هایی که چون خشت اولش کج نهاده شده، دیوارش آن‌قدر کج می‌رود که بالاخره فرومی‌ریزد و آوارش آدم‌های ایستاده در زیرش را نابود می‌کند.

شروع داستان در شب تاریک و کوچه‌های خلوتی که با صدای دویدن ِ هراسان آفاق (فریماه فرجامی) و عادل (ابوالفضل پورعرب) و نفس‌نفس زدن‌های‌شان و آژیر ماشین پلیس می‌شکند، خبر از فرجامی بد برای آنان می‌دهد؛ حتی آن ملاقات ابتدایی ناخواسته‌ی عادل با نرگس (عاطفه رضوی) هم که گویی دری جدید را در برابر عادل گشوده، کارساز نیست و شاید بی‌گناه‌ترین کاراکتر فیلم، نرگس جوان و زیبا باشد که فریب عادل و آفاق و ناآگاهی خود و خانواده‌اش را خورد و با هزار امید و آرزو، پا در خانه‌ی یک دزد جوان گذاشت، تا با آشکار شدن حقیقت، تمام رویاهایش یک شبه نابود شوند و تقلای او برای نجات همسرش و بهبود زندگی‌شان افاقه نکند و همه کس و همه چیز دست به دست هم دهند و سدی محکم شوند بین نرگس و خوشبختی؛ زنی که خود از جامعه و آدم‌ها، آسیب‌های فراوان دیده؛ ولی تسلیم نمی‌شود.

داستان فیلم تا جایی که امکان داشته، به انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی و طبعات آن‌ها پرداخته؛ طلاق والدین و ازدواج مجدد آن‌ها، فرزندانی که از طلاق‌های زوجین به جا می‌مانند و بعد از جدایی پدر و مادر، دیگر هرگز گرمای خانه و محبت خانواده را به معنای واقعی تجربه نمی‌کنند، تعدد فرزندان در حالی‌که خانواده از حداقل امکانات زندگی بهره‌مند است، بی‌سوادی پدر و مادر، ازدواج اجباری کودکان در سنین پایین و… که هر کدام از این‌ها، چندین و چند ماجرای ناگوار دیگر را رقم می‌زنند و مشکلات و نابرابری‌های اجتماعی را افزایش می‌دهند.

نرگس
نرگس

با همه‌ی این‌ها، فیلم‌ساز هوشمندانه از افتادن در ورطه‌ی شعار دوری جسته و سعی کرده به جای شعار دادن و مانیفست صادر کردن، بیننده را با خودش همراه کند، به این ترتیب که او را به درون زندگی عادل و آفاق و نرگس برده و اجازه داده بیننده با آن‌ها زندگی کرده و هم‌ذات پنداری کند و برای لحظه‌ای بیندیشد که اگر من جای فلان کاراکتر بودم چه می‌کردم؟ آیا در آن شرایط، با همه‌ی مشقت‌ها در راه راست می‌ماندم یا راه‌های فرعی و کچ را هم امتحان می‌کردم؟ این مهم‌ترین اتفاقی‌ست که حین تماشای درام‌هایی این چنین امکان دارد برای مخاطبی که اهل اندیشیدن است و با خودش رو راست بیفتد و باعث شود تا او به درون خود رجوع کند که اگر چنین شود، فیلم‌ساز و تیم او، نتیجه‌ی مطلوب را گرفته‌اند.

نرگس می‌توانست آفاق ثانی باشد، از او بهتر و یا بدتر و می‌توانست خودش باشد، و او خودش را انتخاب کرد و هرگز از راهی که در نظرش درست بود خارج نشد تا مجموع این قهرمانان معمولی و سرگشته که هر کدام برای نجات زندگی‌شان تلاش می‌کنند به سرانجامی دردناک برسند، سرانجامی  که بیشتر از آن‌که درام باشد، شبیه به تراژدی‌ست.

پس از اتمام فیلم نرگس و شوکی که در پایان آن وارد می‌آید، شاید گفته شود ای کاش نرگس ِ معصوم و مهربان، هرگز عادل را نمی‌دید؛ اما بهتر آن است که گفته و فکر شود که ای کاش ما بیشتر و بهتر به اطراف خود توجه کنیم و ساده از کنار بیماری‌های جامعه نگذریم که این بیماری‌های عفونی و تب‌‌دار، واگیردار هم هستند و روز به روز در حال گسترش، مخصوصا که اکنون با اعتیاد نوجوان، آمار عجیب طلاق و کودکان کار هم مواجه هستیم.

پی‌نوشت:

۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم «نرگس» اینجا کلیک کنید. ِ ِ ِ

این را نیز ببینید

میدان سرخ

میدان سرخ (۱۴۰۰)

میدان سرخ (۱۴۰۰) (۱) کارگردان: ابراهیم ابراهیمان / بهرام بهرامیان / کمال تبریزی و… نویسنده: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *