خانه / خط خطی / معرکه‌گیر

معرکه‌گیر

«معرکه‌گیر» (۱)
به‌جای نوشتن قصه‌ی یکی مانده به آخر _”محبوبه”_ صاف رفتم سر وقت قصه‌ی نهایی: “معرکه‌گیر”.
معرکه‌گیر
معرکه‌گیر
کل قصه تو خیابون لاله‌زار (۲) اتفاق می‌افته، کنار سینما متروپل. این قصه رو خیلی دوست دارم و از وقتی نوشتن این کتاب رو شروع کردم برای این ته‌تغاری، نقشه‌ها داشتم و بارها خودم رو توی داستانش تصور کردم: بعدازظهر بهاری، من، لاله‌زار، متروپلی که درش مهر و موم شده، جمعیت، شلوغی، موتور و ماشین و چرخ‌های باربری و عابران که همه لابه‌لای هم حرکت می‌کنن..
هفته‌ی قبل، جدا از سیر و سیاحتی که در ذهن کردم و مدام تو لاله‌زار چرخ زدم، واسه خرید و اینا سه بار سر از لاله‌زار و کوچه پس‌کوچه‌هاش درآوردم و خلاصه کیفم کوکِ کوک شد، هم فال و هم تماشا و واسه منی که دارم از لاله‌زار می‌نویسم درست مثل یه هوای تازه، خوشآیند و دل‌پذیر بود..
البته که این لاله‌زار با اون لاله‌زاری که بزرگ‌ترها برامون تعریف کردن، به قول خودشون “زِمین تا آسمون توفیر داره”؛ ولی هنوز هم لاله‌زار واسه من از اون خیابوناس که عاشقشم و توش سر به هوام؛
بله، سر به هوا! آخه مدام کله‌ام رو بالا می‌گیرم تا یک لحظه هم که شده از دیدن نمای ساختمونای قدیمی که حالا طبقه‌ی زیرین‌شون شده لوستر و چراغ و چهل‌چراغ و لامپ‌فروشی، غافل نمونم.
لاله‌زار برای من، با همون تک و توک کافه و مغازه‌های قدیمیش مثل کلاه‌فروشی رحمت‌الهی عزیز و دل‌نشینه،
برام هنوز که هنوزه یادآور تئاتر و هنرمندی هست و دلم خوشه به این‌که بالاخره تماشاخانه‌ی نصر دوباره زنده شد و تو دل اون خیابون، داره هنر و شادی رو به مردم طهرون هدیه می‌ده،
لاله‌زار برای من درست به همون قشنگی و خوشگلی و معرفتی هست که ابی جان تو آهنگ “لاله‌زار” می‌‌خونه، ترانه‌ای که مطمئنم برای نوشتن “معرکه‌گیر” بسیار کمکم خواهد کرد،
شعر را هم که می‌دانید، از یغما گلرویی‌ست:
“همین فردا باید برم لاله‌زار
دلم واسه حال و هواش لک زده
حالا شیرِ رو کاشی‌کاری دیگه
لابد پیر شده، حتمن عینک زده
لابد بچه‌ها توی پس‌کوچه‌هاش
بازم فیلم‌های جفتی طاق می‌زنن
نئون‌های رو سردر سینما
هنوز مثل رنگین‌کمون روشنن
هنوز تو تئاترهای اون‌جا می‌شه
نشست و پیِس‌های بی‌پرده دید
می‌شه گاهی وقتا توی کافه‌هاش
صدای خوش شاملو رو شنید
می‌دونم که تو دود اون کافه‌ها
هنوز پچ‌پچ مردن تختیه
هنوزم یکی داره جار می‌زنه
که چهارشنبه‌ها روز خوش‌بختیه..”

پی‌نوشت:
۱) این عکس رو جمعه یکم شهریور گرفتم، از کوچه مهران.
۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد «خیابان لاله‌زار» اینجا کلیک کنید.

این را نیز ببینید

سینما رکس آبادان

سینما رکس آبادان

سینما رکس آبادان اگر این روزگارِ کرونایی نبود، امروز سه‌شنبه، مورخ بیست و هشتم اَمرداد، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *