نام کتاب: یک تکه نان (۱)
نویسنده: محمدرضا گوهری
انتشارات: نشر نیستان
کتاب یک تکه نان ، شامل دو فیلمنامه از محمدرضا گوهریست. “یک تکه نان” و “مهماندار”.
فیلمنامه یک تکه نان ، یکی از فیلمنامههای معناگرای سینمای ایران است که با هویتی دینی و عرفانی در دوبخش روایت میشود. معجزهی قرآنخوانی پیرزنی که تا همین دیروز بیسواد بود و ناگهان کتاب آسمانی مسلمانان را از بر میخواند و جوانانی در جستوجوی کار تا بتوانند تکه نانی برای خورد و خوراک داشتهباشند.
قرآنخوانی پیرزن و شایعه شفادهی او، مقامات مسئول را نگران میکند و گروهی شامل یک گروهبان، سرباز و کربلایی را بهمنظور پی بردن به حقیقت ماجرا، راهی روستای پیرزن میکند.
آقای گوهری در فیلمنامه یک تکه نان در شخصیتپردازی کمی از تیپ بهره بردهاست، مانند کربلایی و قیس، سرباز قصه.
قیس پاک است، تعلق به دنیای مادی ندارد و در پی کسب عرفان است، غافل از اینکه معرفت و کمال بقیه شخصیتهای داستان را، خود او باعث شدهاست.
دیالوگهای فیلمنامه یک تکه نان کمی دشوار هستند، اما بهنحوی نیست که خواننده عام چیزی دستگیرش نشود. توصیف صحنهها هم خیلی خوب کار شده و با خواندن این فیلمنامه و کمی تخیل، مطمئنا میتوانید خود را در فضایی که داستان در آن روایت میشود، حس کنید.
با هم بخش از صحنهی ۱۰۱ فیلمنامهی یک تکه نان را میخوانیم: “
آسیابان
یا رفیق من لا رفیق له
قیس به او مینگرد.
آسیابان
حالا یک راهی بهت یاد میدم هر موقع دلتنگ شدی سر حالت بیاره!…
چشمهات رو ببند!
قیس مردد به او نگاه میکند.
آسیابان
ببند چشمات رو!
قیس چشمهایش را میبندد.
آسیابان
حالا خیال کن یک دسته پرنده تو آسمون دارن پرواز میکنن… زیاد نباشن…
بهاندازه انگشتهای دست… (لحظات کوتاهی میگذرد)پرندهها رو میبینی؟!
قیس با چشمان بسته و با حرکت سر جواب مثبت میدهد. بهتدریج با دیدن پرندهها چهره قیس آرامش بیشتری میگیرد.
آسیابان
…چه رنگیان؟!
قیس
سفید!
آسیابان
به کدوم طرف میرن؟!
قیس در حالیکه ناخودآگاه سرش را به طرف آسمان بالا گرفته با دست جهتی را نشان میدهد.
آسیابان
خب… حالا بگو ببینم چند تا هستن این پرندههای تو؟!
قیس با چشمان بسته سعی میکند پرندههای کم تعداد خیالش را بشمرد اما نمیتواند. آسیابان متوجه میشود.
آسیابان
عجله نکن!
زمان میگذرد اما قیس نمیتواند جوابی بدهد و در نهایت چشمانش را باز میکند.
آسیابان
نتوونستی بشمری؟!
قیس
(متعجب): نه!
آسیابان
پس حتما یکی دیگه به تو کمک کرد که آن پرندهها رو بسازی!…
لحظهای تامل میکند و در حالیکه همجنان به قیس مینگرد.
آسیابان
فقط اون میتوونه بشمره تو چند تا پرنده داری!
قیس پس از لحظهای تامل متوجه منظور آسیابان میشود و لبخندی بر لباش مینشیند.”
در سال ۱۳۸۳، کمال تبریزی، فیلمنامه یک تکه نان را با تهیهکنندگی ناصر عنصری، کارگردانی کرد و این فیلم در فروردین ۱۳۸۵ در سینماهای سراسر کشور، روی پرده رفت.
فیلمنامه مهماندار هم درامی اجتماعی و معناگرا بهشمار میآید که به قوت فیلمنامه یک تکه نان نیست؛ اما ماجراهایی که برای احمد، مهماندار قطار پیش میآید، خواندنی، تاملبرانگیز و ملموس هستند.
پینوشت:
۱) برای تهیه کتاب شامل فیلمنامههای یک تکه نان و مهماندار، اینجا کلیک کنید.