نام کتاب: طلا و مس
نویسنده: حامد محمدی (۱)
بر اساس طرحی از: منوچهر محمدی
انتشارات: نشر کتاب نیستان
فیلمنامهی طلا و مس، اولین فیلمنامهی حامد محمدیست. فیلمنامهای منسجم، روان، خوب، پر از احساس و عشق، با خط سیری عالی.
در سینمای ایران، فیلمنامه و فیلم خوب در مورد روحانیت و طلبه بودن، خیلی خیلی کم داریم. به هر حال موضوعیست که احتمالا زیادی زیر ذرهبین است و همین امر کار در آن حیطه را دشوار میکند؛ اما همین دشواری و سختگیری، باعث خلق کارهای درخور توجه هم شده است، مانند فیلمهای زیر نور ماه (۱۳۷۹)، مارمولک (۱۳۸۲)، او (۱۳۸۲)، وقت چیدن گردوها (۱۳۸۲) و البته فیلمنامهی طلا و مس ِ حامد محمدی که همایون اسعدیان کارگردانیاش را بر عهده گرفت. (۲)
طلا و مس، حال و هوای عجیبی دارد، هم غم و هم شادی. سادگی و صمیمیتی خاص دارد که بیشتر آن بهخاطر وجود پاک و معصوم زهراست، کسی که حتی اگر حضور فیزیکی نداشته باشد، حضور معنویاش در سطر سطر فیلمنامه موج میزند.
در زیر بخشی از فیلمنامهی طلا و مس را با هم میخوانیم:
« روز ـ داخلی ـ بیمارستان / راهروی بخش زنان
دکتر، از بخش خارج میشود و رضا، هنوز گیج شنیدن حرفهای دکتر است… سپیده، که متوجه رضا است، به او رو میکند
سپیده
شما شغلت چیه؟
رضا
من طلبه هستم
سپیده از شنیدن این حرف تعجب کرده است
سپیده
آخوندی؟
رضا
نه خیر!… عرض کردم… طلبه هستم… درس میخونم
سپیده که شیطنت خاصی دارد و گویا فرصت مناسبی هم برای شوخی پیدا کرده
سپیده
خوب فرقش چیه؟… بالاخره آخوند میشی دیگه؟
رضا که حرفهای دکتر حواسش را پرت کرده، به سپیده مینگرد
رضا
ببخشید!… خانم دکتر گفتن زهرا سادات داره فلج میشه؟
پینوشت:
۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد آقای حامد محمدی اینجا کلیک کنید.
۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم طلا و مس اینجا کلیک کنید.