شاعران زندگی (۱۳۹۶)
نویسنده و کارگردان: شیرین برقنورد
تهیهکننده: مجتبی میرتهماسب (تهیهشده در «کارگاه فیلم کارآ» با همکاری «بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان») (۱)
ژانر: مستند
محصول: ایران
مدت: ۹۰ دقیقه
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”
مستند شاعران زندگی، شاعرانه آغاز میشود، نماهایی بالا از طبیعت دلفریب شمال کشور، در گرگ و میش. موسیقی متن، صدای پرندگان و باد و خوردن برگها بهم است و خانمی (شیرین پارسی) که از نوع برخوردش با حیوانات مزرعه و آفتاب سوختگی پوستش حدس میزنیم که روستاییست و کشاورز.
کمکم شیرین را بهتر میشناسیم. خوش صحبت، کاری، مهربان، با پشتکار و نیکبین و البته عاشق. او عاشقانه کار میکند، عاشقانه مینویسد و شاعری میکند، عاشقانه زندگی میکند. به قول خودش، او زندگی را برای همه چیزش دوست دارد. او وطنپرست است و میتواند در مورد آسمان، عید، بهار و بوی خاک بعد از باران در وطن، شعرهایی زیبا و تاثیرگذار بسراید.
در حقیقت، همین عاشق بودن اوست که دیدگاه و جهانبینیاش را تعیین کرده. شیرین مرگ را در رخوت میبیند و پایداری را میپسندد. برای اهدافش با آرامش و سیاستی درست و پشتکاری مثالزدنی میجنگد و ناامید نمیشود.
عشق بی حد و حصر شیرین، او را بدل به شاعر کرده، کسی که به حیات و عدم و تمامی اتفاقات روزمره، ولو کوچک، با دیدی شاعرانه و زیبا نگاه میکند. زنی که جدا از والدین و اقوام خودش، عاشق همسر، فرزندان و پدرشوهرش است، «مهندس محمدعلی مرزبان شاندرمنی». (۲) البته همراهی و همدلی و عشق و نگاههای پر از تحسین آقای محمدرضا مرزبان به همسرش را نباید از یاد برد.
در طول فیلم، نریشنهای شیرین که شعرهایش را میخواند در حالیکه بیننده قابهایی زیبا و باز از کار در شالیزار، طبیعت و جنگل و درخت، زنان زحمتکش جامعه و… را میبیند، همراه با صداهای محیطی و یا موسیقیای آرام، بسیار آرامشبخش است و مخاطب را با جهانبینی او بیشتر و بیشتر آشنا میکند. دقیقا در این صحنهها، احساس میکردم، رد پای عباس کیارستمی را در مستند شاعران زندگی، شاهد هستم.
تا اینجا شیرین را یک خانم فعال و مهربان شناختهایم، زنی که به آرزویش یعنی کشاورزی رسیده و با افتخار خود را یک کشاورز موفق میداند؛ اما زمانیکه در بین این همه سکوت و آرامش ِ «شاندرمن»، صدای تماس اسکایپی بلند میشود و شیرین به زبان فرانسه سخن میگوید، بیننده در مییابد که زندگی شیرین، فقط و فقط کشاورزی نیست و مخاطب مشتاق میشود تا بیشتر در مورد او بداند. پس از آن، بلافاصله شاهد فعالیتهای اجتماعی و آموزشی ِ محیط زیستی ایشان برای خانمهای روستا هستیم. اینجاست که از خود میپرسیم، شیرین پارسی دقیقا کیست، چه میکند و هدفش چیست؟ و تمامی این سوالات، ذره ذره در طول فیلم پاسخ داده میشوند.
هر چه مستند شاعران زندگی پیش میرود، بیشتر غافلگیر میشویم، بیشتر با جنبههای مختلف زندگی خانم پارسی آشنا میشویم و بیش از پیش به وجود ایشان و زنانی امثال ایشان افتخار میکنیم.
شیرین یک کارآفرین و مدیر نمونه است که با تمامی پرسنل خود رابطهی دوستی هم دارد و از دردشان باخبر است. فعالیتهای اجتماعی، برگزاری بازارچههای خیریه، پر و بال دادن به جوانان و ایجاد انگیزه در آنها، عضو موسس و رئیس هیئت مدیره انجمن ملی زنان کارآفرین، همدلی با همسر و فرزندان و توجه به علایق آنها، غافل نشدن از علایق خویشتن مانند مطالعه و مهمتر از همه کشاورزی کردن، از ایشان الگویی قابل تقدیر ساخته که در کمال تأسف جلوی پایش سنگ میاندازند و در خارج از کشور بیشتر از داخل ایشان را میشناسند؛ ولی از آنجایی که که خط مشی او پیش رفتن است، خوشبختانه کسی، ولو به زور پول و قدرت و…، جلودارش نیست.
همراهی با شیرین در فعالیتهای روزانه و کنار او بودن در خلوتش به کنار، در مستند شاعران زندگی از لحظهای که زمین زراعی کرتبندی میشود تا لحظهی برداشت محصول و شالیکوبی، همراه ایشان میشویم و ما هم لذت کار بزرگ خانم پارسی و تیمش را میبریم. محصولی ارگانیک که بدون سم و کود شیمیایی، در خاکی حاصلخیز و با سیستم مکانیزه و تلاشی مستمر و بیوقفه پرورش یافته، محصولی که برازندهی سفرهی ایرانیان است. لذت کاشت یک دانه و برداشت ده برابری آن، لذتی شیرین است همانند هر لحظه از زندگی خانم پارسی که ما هم در آن سهیم شدهایم.
برنجکاری مکانیزه، اتفاقی بود که دل را میلرزاند. در آن صحنه، قامت خمیدهی شالیکاران کشورمان جلوی چشمم بود و چقدر خوشحالام که با کشاورزی مدرن، تا حدود زیادی از سختی کارشان کاسته شده است و سپس پر کردن زمین با نشاهای بیشتر و جاهایی که درست با نشا پر نشده بود به روش سنتی، کارکرد صحیح ِ مدرنیته و سنت را در کنار هم نشان داد. قابهای نوستالژیک و بینظیری از کار بانوان شالیکار در مزرعه شیرین و پاهای تا زانو در آبشان در حالیکه باران نمنم میبارد و دخترکان زیبارو مادران زحمتکششان را نظارهگرند. زنانی که شیرین آنان را شاعران زندگی مینامد و من خود ِ او را شاعر زیبانگر زندگی میخوانم.
از آنجا که زبان شاعر را به هیچروی نمیتوان بست، در خلال مستند دربارهی معضلات کشاورزی و کشاورزان تا حدودی صحبت به میان میآید. معضلاتی جدی که ناآگاهی اکوسیستمی و بعضا سوءاستفادههایی متعدد به بار آورده مانند کابوس «آزولا» (۳) برای کشاورزان، برشکستگی کشاورزان و فروش زمین زراعیشان به علت تفکر خاص ِ اقتصادی ِ دولت فخیمهی پاکدستی در هشت سال!، ویلاسازیهای متعدد و بیوقفه و بیمنطق در جای زمینهای زراعتی و جنگلهای کشور، از بین رفتن جایگاه برنج اصیل وطنی و جایگزین شدن آن با برنج نامرغوب خارجی که هم مضرر برای سلامت است و هم اقتصاد کشاورز و کشاورزی و… آن هم برای کشوری که پایهگذار کشاورزی در جهان هستی بوده است و اکنون هم به جای حل مشکلات، در ادارات و سازمانهای کشاورزی جلوی کار ِ با برنامه و پیشرو و احیای صحیح صنعت کشاورزی بنا به مصلحت افرادی گرفته میشود.
اشاره به ماشین «رنو» در مستند را، استعارهای از ریشه داشتن و اصیل بودن شیرین میدانم. آن صبح زودی که خانم پارسی بیش از چهارصد کیلومتر راه را برای شرکت در جلسات ماهیانهی انجمن ملی زنان کارآفرین طی کرده و در حال ورود به ساختمان بودند، یک رنوی فرسوده در قاب دوربین قرار داشت و حسابی خودنمایی میکرد، پس از آن زمانیکه شیرین، آلبومهای عکس قدیمی را نشانمان میداد، در مورد رنوی خودش و آقای مرزبان در سالهایی دور سخن گفت و عکس رنو را در حیات خانه، نشانمان داد. بله، شیرین پارسی زنیست که خوشبختانه نه تنها از گذشته و اصل و نسب خود فرار نمیکند و هرگز قصد ندارد خود را طوری دیگری نشان دهد، بلکه با کمال افتخار به آن میبالد و ریشهدار بودنشان را ثابت میکند.
مستند شاعران زندگی، یک هایکوی زیباست از زیبا نگریستن و عاشق بودن، هایکویی از آرزو داشتن، امیدوار بودن و دست از تلاش نکشیدن. هایکویی دلنشین، که آن را باید خواند و دید.
پینوشت:
۱) برای آشنایی بیشتر با بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان اینجا کلیک کنید.
۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد مهندس محمدعلی مرزبان شاندرمنی، اینجا کلیک کنید.
۳) آزولا یا سرخس آبی یک گونه ازآبزیان بومی مناطق معتدل و گرمسیری. برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد آزولا اینجا کلیک کنید.