ربوده شده (۱۳۹۴)
نویسنده و کارگردان: بیژن میرباقری
تهیهکننده:جواد نوروزبیگی
ژانر: درام / اجتماعی
محصول: ایران
مدت: ۸۶ دقیقه
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”
هنرمندان بااخلاق، اهل هنر و فرهنگ و فعال در جامعهی کشورمان، کم نیستند. کسانی که دغدغهشان مردم، کشورشان و کارشان است. متاسفانه این روزها بیمهریهای زیادی دانسته یا ندانسته نسبت به این عزیزان روا دانسته شده. سرکشی در زندگی خصوصی، زخمزبان زدن و اظهار ِ نظرهای بیجا، روح این هنرمندان و نامآوران عزیز را مورد هجوم و حملهی بیرحمانه قرار میدهد. فیلم ربوده شده، در مورد اینگونه ندانم کاریهاست.
مینا (نیکی کریمی) یکی از همین هنرمندانست. بازیگر است و عکاس و کتابی فرهنگی ـ هنری را در شرف چاپ دارد. نامزدش روزبه (روزبه بمانی) هم، خواننده و آهنگسازست. مینا مشوق اصلی روزبه است و اصرار دارد که خوانندگیاش را جدیتر پیگیری کند؛ اما روزبه ترجیح میدهد روی آهنگسازی و تنظیم موزیک تمرکز کند. رابطه مینا و روزبه بسیار عاشقانه و خوبست. این زوج جوان و هنرمند، درگیر کارهای مهاجرتشان هستند.
تیتراژ فیلم روی شیشهای در حال شکستن بالا میآید و کنایهایست از کمکم ترک خوردن آدمها و شکسته شدن یکبارهشان.
حملهای به ماشین مینا میشود و کوله و لپتاپش به سرقت میرود. مینا شدیدا بهم میریزد. جز عکسها و فیلمهای خانوادگی و دوستانه، موسیقیهای محبوبش و کارهای روزبه و نوشتههای شخصیاش، چیز دیگری روی لپتاپ ندارد؛ ولی پخش شدن همین فایلهای شخصی در فضای مجازی، بسیار وحشتناک است و میتواند زندگی شخصی، اجتماعی و حرفهای هر فردی را تهدید کند. بالاخره کیف و لپتاپش در خواربار فروشیای پیدا میشود. همه اطلاعات مینا سرجایش است؛ اما داستان به این سادگیها نیست. مینا فیلمی را روی لپتاپش میبیند که رباینده برایش گذاشتهاست. او از تمامی اطلاعات مینا کپی گرفتهاست. حالا کابوس مینا، به حقیقتی تلخ بدل شدهاست و اطلاعات شخصیاش بهمرور در فضای مجازی پخش میشود.
آرامش از مینا و روزبه و دوستانشان ربوده شدهاست. مینا به همه شک دارد. از خانواده مقتولی که برای جلب رضایتشان تلاش میکند گرفته تا نامزدش روزبه. گزاف گوییهای مردم ِ بیکار در شبکههای مجازی، ترس دوستش سارا (پگاه خسروی) از لو رفتن خیانت به همسر قبلیاش و بروز مشکلات جدی در سر کار، نهتنها به بدتر شدن اوضاع دامن میزند، بلکه مشکلی حاد و غامض را در رابطه مینا و روزبه بهوجود آوردهاست. مشکل بینشان زمانی به اوج میرسد که روزبه به اشتباه فکر میکند عکسهای سونوگرافیای که رباینده در اینترنت پخش کردهاست، مربوط به میناست. این سوتفاهم، رابطهشان را در آستانه فروپاشی قرار میدهد.
بخشی از فیلم ربوده شده شامل موسیقیست که خوشبختانه بهجاست و از موسیقیهای متمایز و خوب در سینمای ایران بهحساب میآید.
تعقیب و گریزهای فیلم در نیآمده، از هم گسیخته است و نمیتواند کوچکترین هیجانی را در مخاطب ایجاد کند. شاید در سالهای اخیر آنقدر در ژانر درام و اجتماعی فیلم ساخته شده که کارگردانان عزیز از میزانسنهای اکشن دور شدهاند. میگویم اکشن؛ اما منظورم بههیچ وجه اکشنهای آشنای هالیوودی نیست. انتظار میرود که حداقل بیننده حس کند که واقعا چنین تعقیب و گریزی در کار است. نقص در کارگردانی سکانسهای اینچنینی مدتیست که در سینمای ما به وضوح خودش را نشان میدهد و باید رفع شود.
از میانهی فیلم، ریتم کند و کندتر میشود و بالاخره ضربآهنگ کاملا از دست میرود و فیلم دچار افت میشود تا جایی که تدوین خوب آقای میرباقری هم کمکی به متعادلسازی ریتم نمیکند. فیلم ربوده شده صحنههای اضافی و پراکنده هم زیاد دارد مانند صحنهای که سارا با مینا تماس میگیرد و از صدایها و صحبت سارا متوجه جنجالی که همسر سابقش به راه انداخته میشویم. خب، مینا چه میکند؟ احتمالا از او انتظار میرود که سریع خود را به سارا برساند نه این که با دوست و همکارش (سروش صحت) کلی بحث فلسفی در مورد رباینده و فایلهای لو رفته عکس و غیره کند و بعد یاد سارا بیفتد و سراغش برود.
گرههای فیلم سادهاند. عالی نیستند؛ اما خوباند و پیش برنده قصه. سوژه هم کاملا جدید است و جذاب البته که فیلمنامه جای کار داشته و میشد که بهتر از این باشد.
جامعه، مردم و کشوری که مینا و امثال او برایش زحمت میکشند، گاهی چنان ناجوانمردانه و وقیح با محبوبانشان رفتار میکنند که فرد مجبور به انتشار فایلهای صوتی و تصویری برای دفاع از خودش و خانوادهاش میشود. کاری که مینا هم کرد و با غمی در چهره و صدایش به همگان گفت: “منو میبینید. زندگی من همینه.”
مهم نیست که فرد خاطی دستگیر شود یا نه. از این اندک افراد بیمار در هر جامعه وجود دارد؛ اما دیدن ناراحتی افراد و شادی بابت غمهایشان، سرک کشیدن و تجسس بیمورد در زندگیها، نظر دادنهای بیربط و بیادبانه در جایی که اصلا از ما خواسته نشده و ربطی به ما ندارد و دامن زدن به مشکلات بقیه تنها به صرف این که در فضای مجازی قرار داریم و در روی طرف این حرفها را نمیگوییم، هیچ حاشیه امنیتی برایمان ایجاد نمیکند. وقت آن رسیده که بازنگریای جدی نسبت به رفتار و گفتارمان چه در دنیای حقیقی و چه در دنیای مجازی داشته باشیم که شاید فردا، قرعه به نام ما زدند.