نام کتاب: دعوت به مراسم گردنزنی
نویسنده: ولادیمیر ناباکف (۱)
مترجم: احمد خزاعی
انتشارات: نشر قطره
کتاب دعوت به مراسم گردنزنی عنوان رمانی جسورانه از نویسنده، مترجم و منتقد معروف، آقای ولادیمیر ناباکف است. کتاب که نویسنده در آن، تمام نظامهای دیکتاتوری را به چالش میکشد و با جزئی نگری و توصیف بسیار خوب صحنهها و حالات و پیچیدگیهای روحی که هنرمندانه نگاشته شدهاند، اثر زیادی را بر روی خواننده میگذارد؛ گویی که او در هر لحظه از داستان حضور دارد و شاهد همهی اتفاقات است. کتاب به گونهای نوشته شده که خواننده با برخی از کاراکترها همذات پنداری میکند، از برخی از آنان، متنفر میشود و برای برخی دیگر دلش به رحم میآید و احساس ترحم میکند.
پرسوناژ اصلی داستان، «سین سیناتوس» است، کسی که با بقیهی افراد جامعه فرق دارد و همین مستقل و متفاوت بودن اوست که برایش حکم سنگین اعدام را در پی دارد. حکم وحشتناک اعدام با قطع گردن که تاریخ دقیقش هم مشخص نیست، نه برای محکوم و نه برای اعدام کنندگان.
آقای احمد خزاعی مترجم در یادداشت کتاب چنین میگویند: «سین سیناتوس، در عین حال، زندانی توهمات خود نیز هست، چرا که آزادی را، تحقق رویاهایش را، در همین جهان ساختگی باسمهای میجوید. در نمییابد که مراسم اعدام، آیین بنیادی جهانی است که او را به مرگ محکوم کرده است و این مرگ، مرگی ذهنیست، مرگی است که هر لحظه در عرصهی روح و ذهن جریان دارد. هر دم و هر روز اجرا میشود و از همین روست که تاریخ مشخصی ندارد. اما سین سیناتوس بیهوده در پی آن است که تاریخ مشخص برای آن تعیین شود و همین نشانگر این است که ذهن سین سیناتوس هنوز به مرحلهی رشد کافی نرسیده است.»
با اینکه داستان، غمانگیز است و خواننده را متأثر میکند؛ اما ناباکف، همچنان روحیهی شاعرانگی را در این رمان جذاب هم حفظ کرده است که در زیر چندتا از آنها را با هم میخوانیم:
«و سایه اصلا این پا و آن پا نکرد، بلکه، باید گفت، صرفا روی ناهمواریهای دیوار گیر کرد»
«اسبهای پیر و فکسنی وحشتناک که دیریست دیگر از دیدن منظرههای دوزخ شگفت زده نمیشوند»
«تو من نیستی و فاجعهی جبرانناپذیر در همین نهفته است»
«یکبار هم که شده سعی کن بفهمی، اگر شده از پشت مه، اگر شده با گوشهای از مغزت، اما بفهم که چه چیزی دارد اتفاق میافتد»
پینوشت:
۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد ولادیمیر ناباکف اینجا کلیک کنید.