اعتراف (۱۳۹۶) (۱)
نویسنده: برد میرمن
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است قصهی تئاتر لو برود.”
چند سال پیش سریال ده قسمتی و کوتاهی ساخته شد به اسم اعتراف که برد میرمن نویسنده و کارگردانش بود و کیفر ساترلند نقش اول آن؛ هر قسمت هم بین پنج تا هفت دقیقه زمان میبرد. سریال، موفقیت نسبی به دست آورد و مورد توجه قرار گرفت.
در سال ۹۶، شهاب حسینی نمایشی با همین نام را روی سالن اصلی تئاتر شهر اجرا برد که آن هم مانند سریال اعتراف، اقبال خوبی یافت، گرچه که مشکلاتی هم داشت؛ میزانسن و طراحی صحنه، بارزترین و قویترین مشخصهاش و شاید ضعیفترین بخش آن متن نمایشنامه بود. متنی که کشش کافی و لازم را ندارد و نمیتواند بیننده را درگیر خود کند و او را به فکر فرو ببرد.
در ظاهر یک مرد جوان برای اعتراف به کلیسا رفته؛ اما او رسالت دیگری دارد. او میخواهد تا پدر مقدس را به اعتراف وادار کند و برای همین، بیپروا با او به بحث مذهبی مینشیند تا به هدف نهاییاش برسد؛ ولی بحث مرد جوان و پیرمرد، بیشتر حوصلهسربر و گیجکننده است تا راهگشا، در نتیجه تماشاچی توجه خاصی به آن نمیکند و منتظر فلاشبکهای جذاب نمایش میشود تا زودتر به اصل ماجرا پی ببرد و بداند مرد جوان از جان کشیش پیر چه میخواهد و چرا برایش مراسم بازجویی و اعتراف به گناه راه انداخته.
نقش مرد جوان را شهاب حسینی و نقش پدر را علی نصیریان ایفا کردهاند. نصیریان مانند همیشه پرقدرت، خیرهکننده و بانفوذ بازی میکند و بقیهی بازیگران هم به خوبی از عهدهی نقششان برآمدهاند و ای کاش حسینی، تنها به کارگردانی بسنده میکرد و نه بازی در تئاترش. مشکل اصلی بازی او، نداشتن افت و خیز و تغییر حالت است، حسینی بازی مونوتنی را از خودش ارائه میکند و به نمایشش ضربه میزند.
مطمئنا محبوبیت قباد و بزرگ آقای سریال شهرزاد در فروش اعتراف، بیتاثیر نبوده؛ ولی باید اذعان داشت که اعتراف نمایش بسیار خوب و غافلگیرکنندهایست که در آن قدر قدرت طراحی صحنه و نور و صدا دانسته شده و وسواس و دقتِ خاص در میزانسنش مشهود است. حالا که چندیست فیلم این نمایش به بازار عرضه شده، فرصت هست تا تهیهاش کنید، به تماشایش بنشینید و لذتش را ببرید.
پینوشت:
۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد تئاتر «اعتراف» اینجا کلیک کنید.
۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد مجموعه تلویزیونی «اعتراف» اینجا کلیک کنید.