نام کتاب: اعتراف (۱)
نویسنده: اینگمار برگمان (۲)
مترجم: مصطفی احمدی
انتشارات: نشر نیلا
اگر بخواهیم از اینگمار برگمان و سینمای او بنویسیم، زمانی طولانی نیاز است تا نوشتن چند جلد کتابی که به تمام جنبه‌های زندگی هنری و جهان‌بینی او بپردازد تمام شود؛ ولی به هر روی برای درک بهتر کتابِ اعتراف، نیاز داریم تا کمی از دنیای ذهنی‌ِ او و زندگی‌اش سخن بگوییم.
برگمان متولد شهر اوپسالاست، همان شهری که قصه‌ی اعتراف در آن رخ می‌دهد. پسری که در یک خانواده‌ی مذهبی و با تعالیم سخت دینی بزرگ شد، در نتیجه از دین زده شد و همواره جبهه‌ای رازآلود و مملو از شک نسبت به داعیه‌داران دین‌داری و مذهبیون داشت، طوری که این دیدگاه در آثارش هم مشهود است از جمله در داستان کوتاه اعتراف که آن را با الهام از خاطرات زندگي مشترک پدر و مادرش نوشته است؛ و مصطفی احمدی، مترجم این کتاب نیز معتقد است که: «وجوه مشترک دوره‌های مختلف كاری برگمان را در نگاه نمايشی و تجربه‌گرایی در سبک، پرسش از وجود خدا و چيستی مذهب، پرداختن به تنهایی و اضطراب انسانی، عشق، هنر و پيچيدگی‌های روح بشر می‌توان جست.»
آنا، همسر یک کشیش و مادر جوانی‌ست که بعد از دوازده سال زندگی مشترک، عشق را در فرد و رابطه‌ای دیگر جسته و به همسرش خیانت کرده است و می‌گوید به دنبال فرصتی‌ست تا از همسرش جدا شود و زندگی جدیدی را آغاز کند؛ اما حقیقت این است که او به‌خاطر خیانتی که کرده شدیدا ناراحت است و عذاب وجدان دارد و شاید به دنبال حرف، نصیحت و موقعیتی‌ست که بتواند زندگی مشترکش را از سقوط به درون دره‌‌ای تاریک نجات دهد و خودش نیز از زیر بار فشار خیانت خلاص شده و به آرامش برسد. آرامشی که فقط با دست برداشتن از خیانت به آن نخواهد رسید و تا جواب سوالات زیادی که درباره‌ی خدا و خلقت و دین و زندگی‌اش دارد را نگیرد، محقق نخواهد شد.
آیا آنا به آرامش می‌رسد؟ داستان کوتاه اعتراف را بخوانید، شاید شما جواب را به‌دست آورید.
پی‌نوشت:
۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد کتاب «اعتراف» اینجا کلیک کنید.
۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد «اینگمار برگمان» اینجا کلیک کنید.
