اتاق ورونیکا (۱۳۹۴) (۱)
“توجه فرمایید، با خواندن این مطلب، ممکن است قصهی تئاتر لو برود.”
آیرا لوین معروف است به تریلر-درامنویسی و اتاق ورونیکا، یکی از نمایشنامههای پرتعلیق و خوفانگیز اوست که هر چه جلوتر میرود، نقسگیرتر و وحشتناکتر میشود. ماجرایی که در ابتدا شبیه به یک بازیست، به سمت سوءتفاهمی ساده میل میکند و سپس عمیقتر و کریهتر میشود تا به یک قتل دلخراش و حساب شده میرسد. مخاطب ِ هراسان، بعد از قتل، شاید فکر کند که این کابوس تمام شده؛ ولی لوین که همچنان دست بردار نیست، راز قتلهای دیگری در گذشته را فاش میکند و خبر از وقوع قتلهایی ناراحتکننده در آینده را میدهد که یکی از پس از دیگری تحت لوای جملهای با مضمون: «این دیگه بار آخره» اتفاق میافتد، آن هم در خانهی وحشت ِ یک خواهر و برادر و پسر نامشروعشان که برای تفریح و ارضای روانپریشیها و مشکلات روحی، گویی که در حال اجرای نمایشی تمرین شده باشند، آدم میکشند.
اجرای اتاق ورونیکا، بسیار سخت است چون فضای تعلیق آن نباید یکباره ظهور کند، بلکه مستلزم آرامش و حسابگری در میزانسن و اجراست تا کمکم اوج بگیرد و به جایی برسد که تماشاگر از ترس در صندلیاش فرو برود، یعنی آنچه که دقیقا، در نمایش ِ خوب رضا ثروتی دیده میشود.
طراحی دقیق و کاربردی صحنه و لباس و گریم، استفادهی بهجا از نور و موسیقی که به ایجاد وحشت کمک میکند و آن راکینگچر که با حرکتش روی صحنه، گویی آشوب را به اطراف میپراکند، همگی دست به دست هم میدهند تا در کنار بازیهای خوب، رشد تعلیق ِ مورد نظر کارگردان را موجب شوند و مخاطب را به درون نمایش جنونآمیزی که ورونیکای بیمار ترتیب داده، بکشاند.
بازیها بسیار خوب است و نقشآفرینی ِ بهناز جعفری، درخشان. او ابتدا در ظاهر مستخدمهی خانه ظاهر میشود، سپس مادرش و در آخر خودش یعنی ورونیکا، زنی که از چندگانگی شخصیت و بیماری حاد روحی رنج میبرد و انسانهای بیگناه را هم شکنجه میکند. بهناز جعفری تا نیمههای نمایش میتواند بیننده را فریب دهد و چنان بر حقانیت خود اصرار کند که گاهی مخاطب با خودش بگوید، شاید این اوست که راست میگوید، چرا که او نقش سه کاراکتری که نام برده شد را کاملا مستقل از هم ایفا میکند و اجازه نمیدهد جزییات شخصیتی یکی از آنها در دیگری نفوذ کرده یا فید شود تا با کمک تمامی عوامل و فاکتورهای دیگر که برشمرده شد، یک اجرای بینقص از اتاق ورونیکا حاصل گردد؛ اجرایی آنچنان خوب که تماشاگر ِ در سالن هم حس کند، مانند آن دخترک بینوا که جان دادنش را میبیند، او هم در حال خفه شدن به دست آن سه دیوانهست.
پینوشت:
۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد تئاتر «اتاق ورونیکا» اینجا کلیک کنید.