خانه / نقد فیلم / آزاد به قید شرط (۱۳۹۵)

آزاد به قید شرط (۱۳۹۵)

آزاد به قید شرط (۱۳۹۵) (۱)

نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده: حسین شهابی
ژانر: درام/ اجتماعی
محصول: ایران
مدت: ۱۰۰ دقیقه

“توجه فرمایید،‌ با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”

یک یادداشت 

مانند همه‌ی آثار حسین شهابی، فیلم آزاد به قید شرط هم، از دغدغه‌های فیلم‌ساز برای اجتماع و مردم ِ طبقه‌ی متوسط، که اکثریت ِ جامعه را تشکیل می‌دهند،‌ نشأت گرفته است.

آزاد به قید شرط
آزاد به قید شرط

از نام ِ فیلم هم مشخص است که حرف ِ آن از آزادی‌ست و فیلم‌ساز سعی دارد این نتیجه را بگیرد که آزادی ِ واقعی میسر نمی‌شود مگر با آرامش ِ روح و فکر و در غیر ِ این‌صورت، همه‌ی ما توهم آزادی داریم و خلاصه آزادی ِ مطلق با قیود، امکان‌پذیر نیست. قیودی که روابط خانوادگی، دوستی، کاری و اجتماعی به افراد تحمیل می‌کنند؛ مانند قهرمان فیلم، کیوان کمالی.

کیوان (امیر جعفری) برخلاف ظاهر خشن و خشکش، مردی آرام، ساده، مهربان، قانع، خانواده‌دوست و تودار است. دقیقا همین خصوصیات اخلاقی اوست که موجب می‌شود جامعه پسش بزند. انسانی که به دلیل رفاقت و اعتماد بیش از حد به افراد، به زندان افتاده، بعد از رهایی ِ نیم‌بندش سعی دارد همه چیز را با صداقت درست کند که نتیجه‌ی عکس می‌گیرد. طوری که آدم به یاد داستان «شهر دزدها» می‌افتد، شهری که همه‌ی اهالی‌اش دزد بودند و با ورود یک آدم درستکار، نظم شهر کاملا بر هم خورد.(۲) حال این هم حکایت ِ کیوان است، او راه ِ خودش را می‌رود و سعی می‌کند هم جبران مافات کند و هم به روش خودش کارها را پیش ببرد. تنها نتیجه‌ای که او در ابتدا می‌گیرد تحقیر شدن است و این‌که همه‌ی کارهایش در عین ِ درستی، اشتباه به نظر می‌رسند؛ اما نه تا ابد.

داستان پر افت‌وخیر است و روند فابل قبولی دارد و دیالوگ‌ها هم واقعی هستند؛ ولی مشکل اصلی فیلم به کاراکترها باز می‌گردد. اگر تیپ بودن شخصیت‌هایی چون لیلا اوتادی، شقایق فراهانی و همسر دومش، صابری را کنار بگذاریم، باید از انگیزه‌ی فیلم‌ساز برای خلق چنین کاراکترهایی و قرار دادن آن‌ها در برخی از موقعیت‌‌های دراماتیک فیلم سوال شود.

آزاد به قید شرط
آزاد به قید شرط

اگر کاراکتر لیلا اوتادی حذف شود و به‌طبع آن هم بقیه‌ی آدم بدهایی که او را گیر انداخته بودند، هیچ ضربه‌ای به فیلم نمی‌خورد، بلکه شاید از وارد شدن به فضای فیلم‌‌های مسعود کیمیایی هم اجتناب می‌شد. دخترک اصلا چرا به سراغ صابری رفت؟ برای اغوای آن مرد در ازای خوبی‌های کیوان؟ خب نتیجه‌ی کار که اصلا دیده نشد، پس فایده‌ی گنجاندن آن صحنه در فیلم چه بود؟ این‌که خدا نخواست دخترک دوباره در دام ِ فساد بیفتد؟! نه، بیشتر این به نظر می‌رسد که حسین شهابی می‌خواهد کاراکترها و تصمیمات‌شان را برای مخاطب در تعلیق نگه دارد و مرموز جلوه دهد. این کار نه‌تنها باعث پیش‌برد صحیح درام نمی‌شود بلکه به فیلم ضربه هم می‌زند. مانند ماجرای ازدواج صابری و همسر سابق کیوان. چرا صابری باید از یک زن ِ سن و سال‌داری که یک دختر هم دارد خواستگاری کند در حالی‌که دختران جوان حاضر به ازدواج با او هستند؟ هم ماجرای ازدواج صابری و هم موضوع بِرند داخلی و خارجی، بیشتر از آن که کمک کننده باشند، شعاری و بی‌ربطتند و فیلم آزاد به قید شرط را به سمت فیلم‌های  مسعود کیمیایی و مانیفست‌های او سوق می‌دهند و از آثار گذشته‌ی شهابی دور می‌کنند.

از نکات مثبت فیلم، بازی ِ خوب امیر جعفری در نقش کیوان ِ مظلوم است و پایان ِ خوش قصه که امید است در واقعیت هم چنین پایان‌های خوبی برای زندگی معدود درست‌کاران هر جامعه‌ای رخ دهد.

پی‌نوشت:

۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم «آزاد به قید شرط» اینجا کلیک کنید.

۲) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد داستان «شهر دزدها» اثر «ایتالو کالوینو»  اینجا کلیک کنید.

ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ 

این را نیز ببینید

میدان سرخ

میدان سرخ (۱۴۰۰)

میدان سرخ (۱۴۰۰) (۱) کارگردان: ابراهیم ابراهیمان / بهرام بهرامیان / کمال تبریزی و… نویسنده: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *