خانه / نقد فیلم / دیو و دلبر (۲۰۱۷)

دیو و دلبر (۲۰۱۷)

دیو و دلبر (۱) (۲۰۱۷)
(2017) Beauty and the Beast

کارگردان: بیل کاندن
نویسنده: استیون شباسکی
بر اساس داستان دیو و دلبر اثر رمان‌نویس فرانسوی جین-ماری لپیرنس دو بیمونت
و کارتون والت‌دیزنی با فیلم‌نامه‌ای اثر خانم لیندا وولورتون
تهیه‌کننده: دیوید هوبرمن / تاد لیبرمن
ژانر: فانتزی/ موزیکال / رمانتیک
محصول: ایالات متحده آمریکا
مدت: ۱۶۰ دقیقه

“توجه فرمایید،‌ با خواندن این مطلب، ممکن است داستان فیلم لو برود.”

 داستانی به قدمت زمان (۲) 

اگر شما هم مانند من از دلدادگان حقیقی کارتون هستید و در کودکی و نوجوانی و بزرگ‌سالی با کارتون‌های کمپانی والت‌دیزنی و غیره و علی‌الخصوص کارتون عاشقانه‌ی دیو و دلبر بارها و بارها زندگی، عاشقی، خنده و گریه کرده‌اید، حتما بی‌صبرانه منتظر دیدن فیلم دیو و دلبر هم بوده‌اید.

دیو و دلبر
دیو و دلبر

مشتاقانه و با هیجانی وصف‌ناپذیر به دیدن فیلم نشستم ولی خب، در نهایت خیلی راضی از روی صندلی بلند نشدم. برای من و خیلی‌های دیگر که تک‌تک دیالوگ‌ها، آوازها و حرکات کاراکترهای کارتون دیو و دلبر ِ دیزنی را از بَر هستند، و منتظر دیدن همان هیجان و شور و موسیقی‌ ِ دل‌فریب‌اند، ادا نشدن و حذف شدن بعضی دیالوگ‌ها، تغییر برخی اتفاقات در داستان، بازی‌های به نسبت معمولی و گاها ضعیف و از همه بدتر آوازخوانی معمولی و در برخی موارد ضعیف کاراکتر نقش اول زن ـ بل (اما واتسون) ـ و تغییر در تنظیم موزیک‌‌ها خیلی دل‌چسب نبود و باعث از ریتم افتادگی فیلم نسبت به آن‌چه در ذهن مخاطب است می‌شد.

در ساخت این نوع از فیلم‌ها ـ از روی کتاب، داستان روایی و فولکلور، کارتون‌های معتبر و جهانی و یا نسخه‌ای از فیلمی قدیمی ـ عوامل فیلم و از جمله فیلم‌نامه‌نویس، کارگردان و فیلم‌بردار باید به مرجع اصلی‌ای که دارند فیلم را از روی آن می‌سازند توجه‌ای‌ خاص داشته باشند. بیننده‌ی فیلم ِ آن‌ها با نسخه‌ی اولی، مخصوصا اگر مانند کارتون دیو و دلبر (۱۹۹۱) خیلی هم قوی ارائه شده باشد، سمپاتی‌ای قوی دارد و روی مرجع اصلی حساس است. بیننده کاراکترها را به خوبی می‌شناسد و می‌داند نسبت به هر کدام از آن‌ها چه احساسی دارد. پس بهتر است هر آن‌چه که در مرجع وجود داشته، به همان صورت حفظ شود و با خاطرات و اطلاعات و حافظه تصویری ِ مخاطب بازی نشود.

در فیلم موریس (کوین کلاین)، پدر بل از یک مخترع به یک آرتیست بدل شده و بل جدا از این که یک خوره‌ی کتاب است و دختری‌ست که معتقد است باید به دنبال آرزوهایش برود، یک مخترع هم شده است.

دیو و دلبر
دیو و دلبر

در فیلم می‌بینیم که بل یک ماشین لباس‌شویی نیمه اتوماتیک می‌سازد و زمانی را که بقیه خانم‌ها صرف لباس‌ شستن می‌کنند، او صرف کتاب خواندن و آموزش ِ خواندن به دخترکی می‌کند. سوال اول این‌که اصلا برای‌چه این بخش به فیلم اضافه شده؟ و سوال دوم، اگر این بخش حذف شود چه لطمه‌ای به فیلم می‌خورد؟ بیننده‌ی فیلم، چه خرد چه کلان، نیاز ندارد که کاراکترها و نقاط مثبت و منفی‌شان دوباره برای او شرح داده شود. او خودش بهتر از هر کسی شخصیت‌‌های این داستان را می‌شناسد.

اتفاقات هم دست‌کاری شده‌اند. نحوه‌ی گیر افتادن موریس در قصر، راضی نبودن دیو (دن استیونز) به این‌که به بل در قصر اتاق داده شود، نقشه‌ی گستون (لوک ایوانز) برای کشتن موریس و نجات یافتن او و… .

درست است که فیلم‌نامه‌ی کارتون موفق دیزنی هم عینا از روی کتاب اولیه‌ی دیو و دلبر اثر خانم جین‌ماری لپیرنس دو بیمونت نوشته نشده است و تغییراتی در روایت داستان به وجود آمده؛ ولی باید توجه داشت که مردم کدام‌یک از روایت‌ها را پسندیده‌ و قبول کرده‌اند.

و البته در فیلم، جابه‌جایی سکانس هم وجود دارد که در این مورد باید بگویم این جابه‌جایی‌ها به روایت و روند بهتر فیلم، کمک کرده‌ است.

جدا از طراحی فوق‌العاده‌ی صحنه و لباس و جلوه‌های ویژه‌ی فیلم، باید گفت همان‌طور که فیلم‌‌نامه نواقصی نابخشودنی از طرف عشاق کارتون دیو و دلبر دارد و گاهی با اضافه کردن دیالوگ‌های نا به‌جا، مخصوصا در بخش‌های موزیکال باعث از بین بردن هیجان بیننده و از ریتم افتادگی کار و کند شدن ضرب‌آهنگ ـ دقیقا در جایی که اصلا نیاز نیست ـ شده است؛ اما همان‌طور هم با اضافه کردن سکانس‌هایی به فیلم که در کارتون وجود ندارد، فیلم‌نامه‌نویس محترم، آقای شباسکی تخیل قوی‌اش را به رخ همگان می‌کشد.

در فیلم خرده روایت‌هایی اضافه شده (جدا از بخش مخترع بودن بل و آن ماشین‌لباس‌شویی کذایی) که بیننده در کارتون، یا فقط عکس‌هایی خوش آب‌ و رنگ از آن‌ها دیده و یا اصلا آن بخش‌ها برای‌اش تصویر نشده‌اند.

دیو و دلبر
دیو و دلبر

به‌طور مثال، فیلم با آماده شدن پرنس برای شرکت در رقص و ضیافت آغاز می‌شود و بعد هم پری (هتیه موراهان) پا به مهمانی می‌گذارد و پرنس خوش‌سیما ولی سنگ‌دل را به دیو قصه بدل می‌کند در حالی‌که در کارتون این بخش به‌صورت عکس نشان داده شده بود.

اما همان‌طور که گفته شد سکانس‌هایی جذاب هم به داستان اضافه شده که اصلا گزاف‌گویی نیست و یا حالات کاراکترها را بهتر منتقل می‌کند و یا بخشی از کارتون را بسط داده است.

مثل رفتن بل و دیو به پاریس و روشن شدن عاقبت مادر بل. قبلا هم دیده‌ایم که دیو هم در کودکی مادرش را از دست داده و این مسئله،‌ نقطه‌ای مشترک برای هر دوی آن‌‌هاست. تفاوت سر ِ این است که بل با وجود آن مشکل و سختی‌ها، مهربان و افتاده حال بزرگ شده در حالی‌که پرنس ِ روزهای قبل، خودپسند و خشن بار آمده بوده است.

نشان دادن آماده شدن بل قبل از رقص و زرق و برق یافتن لباسش دوست‌داشتنی و دل‌نشین است و به‌«انند خود دلبر قصه، دلبری می‌کند. و گل رز در این داستان نقش محوری‌تری یافته که به شخصه آن را خیلی پسندیدم.

فیلم نسبت به کارتون، بیشتر روی روابط دوستانه‌ی بل و دیو دقیق شده و بیننده را بیشتر وارد رابطه‌ی آن‌‌ها، شکل‌گیری دوستی و سپس عشق‌شان می‌کند. گرچه که یکی از زیباترین بخش‌های کارتون که همان هدیه دادن کل ِ کتاب‌خانه‌ی قصر به بل بود، با آن حرارت و شوری که باید صورت نگرفت و ناامید کننده بود.

جدا از گل رز و پررنگ‌تر شدن نقش‌اش در پیش‌برد داستان، کاراکتر پری، آگاتا، کاملا وارد داستان شده و در خیلی از صحنه‌ها حضوری در حاشیه؛ اما موثر دارد و تمام آدم‌های داستان را زیر نظر گرفته.

در آخر بعد از مرگ دیو و جدا شدن آخرین گل‌برگ، کم‌کم تمام خدمت‌گزاران او هم تبدیل به اشیا می‌شوند و این تبدیل شدن و جان باختن‌ها، خیلی خوب و باظرافت صورت گرفته،‌ گرچه که هرگز طراحی دو کاراکتر لومیر (یوان مک‌گرگور) به‌عنوان شمع‌دان و کاگورث (ایان مک‌کولن) به‌عنوان ساعت، مانند همان کاراکترها در کارتون دل‌نشین و دوست‌داشتنی نبودند.

فقط و فقط دوست‌داشتم حال که موریس به‌عنوان یک نقاش و هنرمند چیره‌دست در این فیلم معرفی شده، نقاشی‌ای را که در پایان فیلم می‌کشید، مای مخاطب هم می‌دیدیم، گرچه که می‌توان حدس زد، این نقاشی چیزی شبیه به آخرین عکسی‌ست که همگی در کارتون دیده‌ایم، یک ویترای از بل و پرنس و مردم ِ در حال رقص با محوریت گل رز.

فیلم دیو ودلبر فیلمی رنگارنگ و رمانتیک است که شاید نتواند قلب‌تان را آن‌طور که باید و شاید بلرزاند و باعث شود اشک در چشمان‌تان حلقه بزند؛ ولی دیدنش خالی از لطف نبوده و صد در صد جذابیت‌های خودش را داراست. البته که اگر بخواهم بین دیدن دوباره فیلم و کارتوی دیزنی‌اش یکی را انتخاب کنم، بدون هیچ شکی انتخاب من، کارتون دیو و دلبر خواهد بود، نه فیلم آن.

دیو و دلبر
دیو و دلبر

پی‌نوشت:

۱) برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد فیلم دیو و دلبر اینجا کلیک کنید.

۲) برگرفته از شعر زیبای Tale as old as time :

” Tale as old as time
True as it can be
Barely even friends
Then somebody bends
Unexpectedly

Just a little change
Small to say the least
Both a little scared
Neither one prepared
Beauty and the beast “

این را نیز ببینید

میدان سرخ

میدان سرخ (۱۴۰۰)

میدان سرخ (۱۴۰۰) (۱) کارگردان: ابراهیم ابراهیمان / بهرام بهرامیان / کمال تبریزی و… نویسنده: …

3 نظرات

  1. درود برشما

    ضمن تشکر از زحماتتون و انتشار مطالب بسیار خوبتون ،اگر حمل بر جسارت نشه میخواستم پیشنهاد کنم بخشی رو هم تحت عنوان معرفی فیلم ایجاد کنین که در اون فقط در حد چند جمله که داستان فیلم لو نره فیلمهای خوبی رو که دیدن فقط معرفی کنین.

    • با سلام. ممنون از پیشنهاد شما. بخشی به‌نام پیشنهاد فیلم به سایت اضافه شد و از این به بعد در طول هفته با پیشنهاد یک فیلم در کنار نقد و معرفی کتاب و… در خدمت علاقه‌مندان خواهم بود.

      • بینهایت سپاسگزارم از پیگیری و پاسخگوئیتون ،واقعیت اینه که فیلمبازها همیشه زمان زیادی رو تلف میکنند تا یه فیلم خوب پیدا کنن چون معمولا گول نام کارگردان یا بازیگرای معروف و یا خلاصه داستان فیلمو میخوریم ولی بعد از تماشای فیلم میبینیم فقط زمان رو هدر دادیم ،بخاطر جلوگیری از این معضل یه گروه صرفا برای معرفی فیلمهای خوب و بد تو فیسبوک تشکیل دادیم که بعدها با رایج شدن تلگرام اون گروه هم غیر فعال شد لذا این حرکت شما واقعا کمک بسیار بزرگ و پرزحمتی خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *